سبک زندگی

خاطراتی از مبارزات امام خمینی و دوران انقلاب (8 خاطره کوتاه)

مجله بهترینها سرویس محتوای آموزشی – درس 14 فارسی هفتم درباره امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) است و در قسمت فعالیت های گروهی از دانش آموزان خواسته می شود خاطرات کوتاهی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب را سر کلاس بیان کنند. پس در این مقاله با خاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب هفتم فارس همراه ما باشید.

خاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب

آنچه در ادامه می خوانید بخشی از خاطرات سیاسی و اجتماعی ابوالفضل توکلی بینا از روزهایی است که در پاییز و زمستان 57 با امام خمینی (ره) در فرانسه بود:

1. بزرگترین درس امام به فرانسویان

یک روز که امام به حمام رفتند، متوجه شدند که حمام تمیز نیست، آستین ها و شلوارهایشان را بالا زدند و تمام حمام را شستند، دیدند خیلی طول کشید تا امام بیرون آمد بعد از یک ساعت در حمام باز شد و دست و پاهایشان را بالا آوردند بیرون. شخصیتی که دنیا را تحت کنترل خود درآورده است، دنیا را دست کم می گیرد و خود را اسیر زندگی دنیوی نمی کند. این شیوه زندگی از نظر اخلاق عملی برای همه مردم درس بزرگی است.

خاطراتی از مبارزات امام خمینی  خاطراتی از مبارزات امام خمینی
خاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب اسلامی

2. هدایای امام به اهل نوفل لو شاتو

از آنجایی که من و شهید عراقی در نوول لو شاتو بودیم، گلایه ای از همسایه ها نبود، اما امام که خود معلم اخلاق بود، بارها به خاطر برهم زدن آرامش مردم این روستا عذرخواهی کرد. علاوه بر این، این روستای سرسبز گنجایش این همه ورود و خروج و ازدحام خبرنگاران و شخصیت های بین المللی را نداشت، آنچه مسلم است اگرچه آسایش آنها تا حدودی بر هم خورده بود، اما رفاه را نیز برایشان به ارمغان آورد. شهید مهدی عراقی گفت: در آخرین روزهایی که امام نوفل از لو شاتو خارج می شد، برای مردم آن روستا هدایایی فرستادند و از ایجاد مزاحمت برای مردم عذرخواهی کردند.

3. نقش مؤثر مرحوم حاج احمد خمینی در قلعه نوفل

همانطور که می دانید مدیر عالی کسی است که کار را تقسیم کرده و بر اجرای صحیح آن نظارت دارد. اگر مشکلی پیش بیاید، او می داند که چگونه آن را برطرف کند. همانطور که در پاریس دیدیم ایشان مدیریت خوبی در اداره بیت امام داشتند. روزانه 300400 روزنامه نگار از سراسر جهان به Nouvelle Le Chateau می آمدند. پیام های مختلفی از ایران رسید. با مراجع، شخصیت‌های سیاسی و دیگران ارتباط برقرار می‌کردند و بیت امام در پاریس را با بالاترین سطوح منشی و مدیریت خوب اداره می‌کردند.

من زمانی که در ایران بودم با مرحوم حاج احمد آقا ارتباط نزدیک داشتم. یک شهر در سالاریه قم ساخته شد و من در هفته دو روز سه شنبه و چهارشنبه در قم بودم، حاج احمد آقا برای اولین بار به منزلشان دعوت کردند زمان، و من او را برای ناهار خدمت کردم. رابطه و آشنایی ما از همان زمان شروع شد.

برخی از گروه ها و تعدادی دانشجوی جوان که می خواستند جابجا شوند، واسطه بودند و من نیازهای آنها را برآورده کردم. از جمله حجت الاسلام محمدعلی رحمانی بود که توسط حاج احمد آقا معرفی شد و توضیح داد که می خواهند عملیات را انجام دهند و برای این کار نیاز به دستگاه کپی دارند.

یک دستگاه کپی هم خریدم و به آنها دادم. علاوه بر این کارها، رابطه مالی هم داشتیم، چون ماهانه مبلغی را به حاج احمد آقا می دادم یا غیر از مسائل مالی و گاهی برخی از طلبه ها و دوستان در خصوص فراهم آوردن امکانات برای مبارزه با ایشان ارتباط برقرار می کردند. همچنین از طریق او که می خواهم مشکل آنها را حل کنم. به هر حال تا زمانی که مرحوم حاج احمد آقا به قم آمدند، رابطه محکم بود.

بعد از اینکه به نجف رفتند، ارتباط قطع شد تا اینکه من با آنها در قلعه نوفل بودم. باید اعتراف کنم که حضور حاج احمد آقا در نوفل لو شاتو به عنوان فرزند امام، حضور مبارکی بود. حقیقت این است که او مردی باهوش، وفادار و کاملاً در اختیار امام بود. مرحوم حاج احمد آقا دارای اخلاق والایی بود و رهبری کلی سازمان در نوول شاتو را بر عهده داشت. از دیگر افرادی که در Nouvelle Le Chateau همکاری خوبی داشتند، می توان به آقای محتشمی پور و مرحوم فردوسی پور اشاره کرد.

حاج احمد آقا در ایران هم همین روش را می کنند. امام فقط یک شب در مدرسه الرفح خوابید و شب بعد به مدرسه علوی رفت. آن شب در مدرسه بالا که با هیات پذیرش خدمت امام رسیدیم، امام فرمودند: بروید و هیئت مدیره ای تشکیل دهید تا اینجا را مدیریت کنید مرحوم حاج احمد آقا موفق شدند این برنامه را اجرا کنند و کارهای زیادی انجام شد اموری مانند حرکات امام، نظارت بر اوضاع آنجا و حفاظت از امام، حفاظت، مقدمات و… زیر نظر اوست.

خاطرات غزوه های امام خمینی  خاطرات غزوه های امام خمینی
مجموعه خاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب

خاطرات کوتاه امام خمینی از سخنان افراد مختلف

4. می خواهم تکالیفم را انجام دهم

حجت الاسلام والمسلمین مرتضی صدیقی تهرانی:

در آغاز کارزار، پس از بیانات فراوان امام، یکی از علمای تهران از طریق خادم خود نامه ای برای امام در قم فرستاد که با توجه به اینکه معظم له یکی از مراجع و نویسندگان رساله های علمی هستند. شما حق ندارید چنین تعداد زیادی اعلامیه صادر کنید. کمی آن را کاهش دهید. وقتی نامه به امام رسید، فرمود: سلام برسان و بگو که من نمی خواهم مرجع باشم، می خواهم به وظیفه خود عمل کنم.

5. من عاشق این سلاح ها هستم

زمانی که امام در اوایل انقلاب از تهران به قم رفتند، افراد مختلفی به دیدار ایشان آمدند. روزی عده ای کشتی گیر با هیکل ورزیده و پیراهن های آستین کوتاه خدمت امام آمدند. امام آنها را مورد بازرسی ویژه قرار داد و در مورد اهمیت ورزش و اینکه عقل سالم در بدن سالم است، اظهاراتی را به ورزشکاران متعجب داد. [امام در این دیدار]او با خنده گفت: “من این بازوهای تو را دوست دارم.”

خاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب اسلامی در ایرانخاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب اسلامی در ایران
خاطرات کوتاهی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب

6. اومدم وسط خیابون و داد زدم

حجت الاسلام والمسلمین فیض طبسی:

در یکی از دیدارهایی که قبل از انقلاب با امام بعد از آزادی از زندان داشتم، ایشان فرمودند: شما جوان هستید و نیازهای جوانان فارغ از دین و اعتقادشان، آمادگی برای مبارزه با نظام است. و من که پیر شدم شامل این می شود که فقیه و عالم نیستم که فکر و خیال کنم و چنین چیزهایی داشته باشم بینش و تلقی اسلام به گونه ای است که راه و رسم زندگی و عبادت حرکت از حرم است خانه، از خانه به حرم و مسجد و در رابطه با حوادث و حوادث. من هیچ مسئولیتی در قبال آنچه بر سر ملت اسلامی می آید احساس نمی کنم، اما اگر بفهمم مشکلی وجود دارد و بر خلاف مصلحت مردم و اسلام قدمی برداشته اند، می آیم وسط خیابان و جیغ بزن.»

7. نمی توانم آرام بنشینم

آیت الله محمد مومن:

یکی از روحانیون که می گفت فرح – همسر شاه – از نزدیکان ماست، گفت: سرهنگ مولوی – مسئول دستگیری امام – در 15 خرداد 42 به قم آمد و از من خواست که برای رفتن به قم وقت بگذارم. برای او
برای زیارت امام کمی وقت گذاشتیم. سرهنگ مولوی گفت: من از بندگان وفادار شما هستم! من بنده شما هستم، من مقلد شما هستم، من شکرگزار شما هستم. من از طرف شاه برای شما پیامی دارم. پیامش این است که شاه به شما سلام کرد و گفت تمام مناصب و درجاتی را که رژیم به مرحوم آقای بروجردی داده است به شما می دهم، اما شما با دولت و نظام و احترامتان رابطه نداشته باشید. به طور کامل حفظ شده است. این روحانی گفت: امام فرمودند: اگر تکلیف شرعی ام اقتضا کند، نمی توانم ساکت بنشینم.
به همین دلیل دوباره او را به ترکیه تبعید کردند.

گزیده ای از خاطرات مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب خاطرات مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب گزیده ای از خاطرات مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب خاطرات مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب
خاطراتی از مبارزات امام خمینی (ره) و دوران انقلاب اسلامی در ایران

8. من کنار نمی کشم

آیت الله توسلی:

امام در برخورد با دشمنان بسیار قاطع بود و به خود اجازه تعلل نمی داد. یادم هست در ابتدای نهضت یک روز صبح زود که زیر کرسی تنها بودند به دیدنشان رفتم، در آن موقع شخصی به نام بهبودی از کارکنان دربار آمد و اجازه ملاقات خواست. امام اجازه دادند و آن شخص خدمت امام آمد. آنها نیز با بی اعتنایی کامل به سخنان او گوش دادند. به امام گفت: «شما در این راه تنها هستید، آقای شریعتمداری با ماست. گفت: تا زنده ام این را بدان اگر در خانه ام را ببندی با این نیش قلم برایت نمی نویسم وگرنه پیامم را به تو می رسانم. از شکاف در با مردم صحبت کنید.

حرف آخر

خیلی ها در داخل کشور کارهای بزرگ، صادقانه و ایثارگرانه انجام می دادند، اما اگر محوریت امام نبود، هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد. همه این تلاش ها ناکام ماند و همه این افراد نفس خود را از دست دادند. او بود که هرگز نفسش بند نمی آمد و دیگران از نیروی او نیرو می گرفتند.

امیدواریم از این مقاله استفاده لازم را برده باشید. شما می توانید متن شعر امام خمینی + فایل صوتی سرود و آهنگ بی کلام و کلیپ را در این مطلب دنبال کنید. فراموش نکنید، منتظر خواندن نظرات سازنده شما هستیم!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا