دکوپاژ در سینما چیست و تاثیر آن بر فیلمنامه چگونه است؟
مجله بهترینها سرویس فرهنگ و هنر – دکوپاژبرش فنی یکی از مهمترین وظایف کارگردان است و شامل تصمیم گیری در مورد محل قرارگیری دوربین در صحنه، نوع نور، اندازه تصویر، زاویه دوربین، نوع حرکت دوربین، تعداد تصاویر مورد نیاز است. برای نشان دادن وضعیت، و نوع اتصال شات.برخی دیگر، هر صدایی که قرار است در صحنه شنیده شود (هر صدایی غیر از دیالوگ ها) و بقیه جزئیات مربوط به روند تجسم سناریو (فیلمنامه) است.
این وظایف که شاید نیمی از وظایف کارگردان است، باید قبل از فیلمبرداری تمام شود و نتیجه آن در فیلمنامه تزئین شده مشخص باشد. کارگردان ها ممکن است وقتی به صحنه فیلمبرداری می رسند، جزئیاتی را که قبلاً تصمیم گرفته اند تغییر دهند، اما معمولاً به فیلمنامه دکوپاژی که تهیه کرده اند تکیه می کنند. برخی از کارگردانان نیز اعتقادی به ساختارشکنی فیلمنامه قبل از فیلمبرداری ندارند و معتقدند کارگردان در حین فیلمبرداری متوجه می شود که فیلمنامه در دست چگونه باید نوشته شود. البته روش اول معمولا رایج تر و کارآمدتر است.
اهمیت دکوپاژ در تولید سینمایی
روش دکوپاژ موسیقی و حال و هوای فیلم را به مخاطب منتقل می کند. به عنوان مثال، هر چه تقاطع ها، نماهای کوتاه تر و زوایای بیشتر باشد، سرعت فیلم بیشتر می شود و این معمولا راه خوبی برای القای حس ترس و هیجان در بیننده در فیلم های اکشن، ترسناک و جنگی است. یا در فیلمهایی که کارگردان میخواهد تا حد امکان تماشاگر با شخصیت اصلی همراه باشد و داستان را از چشم او ببیند، معمولاً از روی برداشتهای طولانی و حرکات طولانی دوربین و حتی برای افزایش این احساس. (POV) استفاده می کند
نوع فیلم دکوپاژ به گونه ای است که سلیقه و سبک بصری کارگردان را نشان دهد. برخی از کارگردانان معتقد به برداشت های طولانی هستند، به این معنی که معتقدند یک فیلم باید تا حد امکان به تجربه بصری تماشاگر در دنیای واقعی نزدیک باشد، بنابراین این کارگردانان تا حد امکان از برش پلان ها اجتناب می کنند و به نفع لانگ شات و حرکات طولانی دوربین در عین حال، برخی از کارگردانان نیز نماهای کوتاه و برش های سریع را ترجیح می دهند. .
نکته بسیار مهم و وظیفه بسیار خطیر کارگردانان، تلاقی نماها، نحوه اتصال آنها به یکدیگر و زاویه دوربین است تا مخاطب احساس پرش یا بریدگی نداشته باشد یا به عبارتی احساس کند که فیلم ادامه دارد علاوه بر این کارگردان باید به گونه ای عمل کند که چشم و ذهن مخاطب را خسته نکند. به طور خلاصه، نماها باید به گونه ای باشند که نه آنقدر طولانی و بی حرکت باشند که خسته کننده به نظر برسند و نه آنقدر کوتاه و سریع که مخاطب نه تنها اطلاعات را دریافت کند بلکه سرگیجه هم بگیرد. اغراق آسیب زیادی به فیلم وارد می کند.
اسکریپت جدا
ابتدا کارگردان هر سکانس فیلمنامه را به نماهای مختلف (به اصطلاح برداشت) تقسیم می کند (منظور هر نما از دوربین، یعنی فاصله بین خاموش کردن دوربین و روشن کردن آن است). بعد از این همه سناریو به این شکل شکسته شد. طرح ها به صورت متوالی ساخته می شوند.حالا باید متن تزیین شده را روی کاغذ بنویسید. در هر پلان صفحه پنج بخش وجود دارد:
- شماره سریال و شماره طرح: شماره سریال و شماره طرح باید در جایی بالای هر صفحه از هر پیشنهاد نوشته شود.
- نوع طرح: داخلی یا خارجی، محل فیلمبرداری (همانطور که در سناریوی اصلی وجود دارد) و همچنین روز فیلمبرداری طبق برنامه ای که برای فیلمبرداری تهیه شده است، زیرا در این جدول پلان ها به ترتیب فیلمبرداری نمی شوند، بلکه برای صرفه جویی در زمان هستند. و هزینه ها، طرح هایی که در یک مکان و در یک موقعیت انجام می شود.
- شرایط مرحله: در هر پلان چه اتفاقی خواهد افتاد را می نویسند و در همان قسمت نوع نمای (کلوزآپ، لانگ شات و …) و نوع حرکت دوربین را با اختصارات مشخص می کنند. به این ترتیب یک خط کسری می کشند و در صورت و در مخرج حرکت دوربین را به صورت اختصاری می نویسند..
- یک دیالوگ: دیالوگ هایی که بین شخصیت های این صحنه رد و بدل خواهد شد در یک ستون نوشته شده است.
- صداها و بوها: تمامی صداهایی که در این صحنه شنیده می شوند انتخاب شده اند مانند صدای ماشین، ریزش قطرات آب، رادیو و غیره. همچنین می توانید در این قسمت موزیک را مشخص کنید که آیا در این پلان موسیقی متن وجود دارد یا خیر، اما معمولا این کار را انجام نمی دهند و پس از اتمام تصویربرداری، قسمت هایی که باید موسیقی متن داشته باشند مشخص می شوند..
به این ترتیب متنی جدا خواهیم داشت.
منبع: ویکی پدیا