ضرب المثل با حرف خ؛ ضرب المثل های فارسی با حرف خ
کافی است یک دقیقه پیش پدربزرگ و مادربزرگمان بنشینیم. در هر جمله ای که می شنویم توصیه ای نهفته است. این جملات همان ضرب المثل های فارسی است که از قدیم به نسل های جدید رسیده است. در این قسمت با مجموعه ضرب المثل هایی که با حرف خا شروع می شوند همراه ما باشید.
انواع ضرب المثل با حرف خا
حال بد
ملایم، سازگار، خاکی (می گویند خاکشیر با همه حالات جور در می آید).
عمه ام قول میده
فردی که به تنهایی بدون دعوت به هر جلسه ای می رود و بدون اینکه از او خواسته شود پشت میز می نشیند.
خاله وارسی
کنجکاوی، کنجکاوی، تحقیق و یادگیری در مورد یک مکان یا موقعیت.
خالی را ببندید
دروغ و ادعاهای پوچ.
خانه را اداره کن
اشاره به یک فرد در حال مرگ که برای چند دقیقه سالم و هوشیار به نظر می رسد.
خدا دور
زمانی این را می گویند که از چیزی یا کسی ناراحت یا تعجب می کنند و آن را دوست ندارند. کلمه ای مانند “باحال”.
خدا در جای درست نشسته است
وقتی کسی نتواند حق غصبی خود را از ظالم بگیرد و مظلوم واقع شود، خداوند حق او را می گیرد و ظالم را مجازات می کند.
گیج شدن و در چشم کسی افتادن
بر هم زدن پیشرفت و خوشبختی کسی.
خداوند خر را شناخت و دو شاخ به او نداد
کسی که توانایی و استحقاق نعمتی از جانب خداوند را ندارد، از آن محروم می شود، زیرا اگر آن نعمت را به دست می آورد، از آن سوء استفاده می کرد.
خداوند زندگی روزمره شما را به جای دیگری فرستاد
جواب گدا یا گدای که در حال طمع به چیزی یا شخصی امید دارد و حساب باز می کند.
خدا شفا بده
آنها می گویند کسی کار غیرعاقلانه ای انجام می دهد یا دیوانه و دیوانه کننده رفتار می کند.
خدا عاقبت بخیر کنه
انشاالله کارش ختم به خیر شود.
خداوند دری از حکمت می بندد و در رحمت دیگری را می گشاید
همه درها به یکباره به روی هیچکس بسته نمی شود.
خدا کسی را ذلیل نمی کند عزیز
نماز یا دعای کسى که پاى خود را از دست داده و از ظاهر آبرو و مقام افتاده و بر زمین افتاده است.
یک خدا، یک زن
مسی گفت یا همسرش را دوست دارد و تنها یک نفر را در دل دارد یا نمی تواند تحمل کند.
عبور خر از پل
از پیشرفت کار و رسیدن به نتیجه و هدف.
هندوانه می خورید یا هندوانه؟ بدون ترافیک
پاسخ صادقانه است، بدون درگیری یا تعارف.
یک الاغ بیاور و لوبیاها را بار کن
هنگامی که هرج و مرج رخ می دهد، گفته می شود که وضعیت آشفته است.
الاغ تب دارد
به کسی گفته می شود که در تابستان زیاد لباس می پوشد یا لباس گرم می پوشد.
خرج از جیب مهمان بود و به راحتی طلایی می شد
پذیرایی از مهمان از جیب دیگران آسان است.
الاغ قیمت حمل و نقل را می داند
آدمی که نمی فهمد و جاهل است، خوب و بد، بهترین و بدترین، ارزش و کم ارزش، در نظرش یکی است و ارزش و قیمت هیچ کدام برایش فرقی نمی کند.
الاغ خود را برانید
مشغول باش و کار خودت را انجام بده
الاغ ما به دلیل چاقی دم نداشت
اظهار بدشانسی و به همین دلیل محدودیت برای چیزی.
الاغ و الاغ مرده اند و گور دارند
پرخور حریص که چیزی برای خوردن نمی گذارد و به محتویات سفره رحم نمی کند.
خروس سر جایش نیست
ناراحتی از رفتن به جایی، انجام کاری یا گفتن چیزی.
خشک شد
ناگهان تبدیل به چوب خشک شد و فوراً بی حرکت شد.
خفگی در خون
ساکت بودن و نفس نکشیدن
مهم نیست که با جاروبرقی خود چه می کنید، بیشتر بو می دهد
بحث های خصمانه ای که هر چقدر هم دنبال شود باعث شرمساری و رسوایی بیشتر طرفین می شود.
افراد خلاق، تمام چیزی که لیاقتش را دارند
هر کس آنچه را که لیاقتش را دارد به دست می آورد.
این یک مرحله رنگرزی نیست
به کسی گفته می شود که می خواهد کارش را سریع انجام دهد و طرف مقابل را وادار به عجله کند.
خنده شفای هر دردی بی درمان است
با حفظ نشاط و روحیه شاد، رفع یا فراموش کردن دردها و مشکلات آسانتر و سریعتر خواهد بود.
خرگوش خواب
مانند خرگوش بودن در خواب با چشمان باز، نشانه بی توجهی و عدم علاقه به چیزهای اطراف است.
خواب دیدی؟
به کسی می گویند که از چیزی هدف و قصد خاصی داشت یا به خیالات خام و خیالات شیرین بسنده می کرد.
زن در سمت چپ می خوابد
اعتقاد بر این است که هر رویایی که یک زن ببیند، تعبیر مخالف آن محقق خواهد شد.
خواستن توانستن است
با اراده و پشتکار قطعا به هدف خود خواهیم رسید.
نمی خواهید شرمنده شوید، همرنگ گروه باشید
فرمان تطبیق با همه و اطاعت از اکثریت.
به سمت چپ به سمت کوچه علی بپیچید
نادیده گرفتن و خود را نادان ساختن.
خودت را تا حد مرگ بزن
عاملی که زیرکانه خود را ضعیف و بی گناه جلوه می دهد.
خودت را از دست بده
گذشته و اصل خود را فراموش می کند هر که به جای بهتری می رسد، حال قبلی خود را فراموش می کند و مغرور و خودخواه می شود.
خودش را می برید، خودش را می دوخت
شخصی که کار مربوط به دیگری را به تنهایی و بدون مشورت یا نظرخواهی شروع می کند، انجام می دهد و به اتمام می رساند. خودخواهی
با خودم کردم لعنتی
شخصی که باعث ناراحتی و پشیمانی او شده است این جمله را با خود می گوید.
سوپ قلب ضعیفی است
از قضا کمبود مواد غذایی و تغذیه نامناسب.
زیباست و هزار جور دردسر
زیبایی زیاد باعث عذاب و دردسر می شود.
برای لذت بردن
سلام و احوالپرسی گرم و محبت آمیز.
خوشی در دلش
به شخصی اطلاق می شود که هیچ غم، ناراحتی و مشکلی در زندگی ندارد، اما شکایت می کند، ناسپاس است یا بی دلیل خود را به دردسر می اندازد.
خونریزی
شروع جنگ، درگیری، کشتار و کشتار.
خونش را می خورد
از خشم می جوشد و می پیچد.
خوردن خون قلب
رنج زیادی برای چیزی یا کسی.
خون شسته نمی شود
به فساد و جنایت یکسان پاسخ داده نمی شود. برخورد با عدم شباهت.
من خونریزی نداشتم
خطای بزرگ و گناهی که مرتکب نشدم (حرف کسی که در خجالت و بی عدالتی افتاد).
از اینکه با مطالعه مجموعه ضرب المثل های حرف ایکس همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ایما در میان بگذارید.