ضرب المثل با حرف ک؛ ضرب المثل های فارسی با حرف ک
به جملات و اشعاری که کنایه دارند ضرب المثل می گویند. از بزرگترین منابع امثال فارسی می توان به حکایت های السعدی و کتاب امثال و امثال اشاره کرد. در این قسمت از مجموعه ضرب المثل های مجله بهترینها به بررسی انواع ضرب المثل های حاوی حرف کاف می پردازیم.
فهرست انواع ضرب المثل با حرف ک
کاچی به هیچ
کمتر از همه چیز بهتر از هیچ است.
کار سخت هرگز شکست نمی خورد
کار باید به طور دقیق و اساسی انجام شود تا تخیل فرد امن تر و راحت تر باشد.
کار به جای باریک
چیزی که به آخرین، خطرناک ترین و بدترین مرحله خود می رسد و گیر می کند، به گونه ای که راه حلی وجود ندارد یا فکر کردن به آن سخت است.
اثر حضرت فیل
این یک کار بزرگ و دشوار است که هر کسی نمی تواند آن را انجام دهد.
اگر به او چاقو بزنی، خونریزی نمی کند
خشم آنقدر شدید است که خون در بدن یخ می زند.
چاقو تا استخوان
خستگی و عصیان در برابر یک موضع، آخرین حد تحمل است.
کار خود را انجام دهید یا آن را به کسی بدهید
باعث دردسر و دردسر می شود.
کسی که کار را انجام داده است، کسی است که تمام کرده است
اشاره به اینکه کار نیمه تمام و ناتمام ارزشی ندارد و هرکس کاری را شروع کند بهتر است آن را تمام کند.
کارش چیه صدا میده و به شیر می دوزه؟
ارائه یک فرد بیکار و بی هنر.
این کار نکرد
انجام هر کاری ممکن است و به تلاش و اراده انسان بستگی دارد.
انجام نیکو پر کردن است
تکرار و تداوم در هر کاری منجر به کسب تجربه می شود و در نتیجه کار بهتر و با کیفیت بهتر و در حد کمال انجام می شود.
کار را باید به دست کارگران سپرد
همه کارها باید توسط فردی انجام شود که تجربه و تخصص کافی در این زمینه داشته باشد وگرنه کار با کیفیت و کارایی مناسب انجام نمی شود.
همه چیز خوب خواهد بود، اما صبور باشید
با صبر و بردباری و با گذشت زمان انشاءالله همه مشکلات حل شده و اوضاع به حالت عادی باز خواهد گشت.
کار هر بزی نیست که زمین را مطالعه کند/ گاو نر و پیرمرد آن را می خواهند
همه نمی توانند همه چیز را اداره کنند. نیاز به تجربه و تخصص در انجام هر کاری طعنه آمیز است.
کارستان کاری کرد
یک کار فوق العاده وصف ناپذیر، بسیار دقیق و ضروری، کسی که یک کار بزرگ و دشوار را به بهترین نحو، درست، دقیق و بی عیب و نقص انجام می دهد.
آنچه چشم ها انجام می دهند، ابروها انجام نمی دهند
هرکس و هر چیزی ویژگی های خاص خود را دارد و البته نیاز و تاثیر چشم در همه امور از ابرو بیشتر است.
کاسه زیر نیم کاسه است
فریب در کار وجود دارد.
کاسه جایی می رود که فنجان می رود
انجام کاری یا هدیه دادن به کسی به امید انجام کاری بزرگتر یا گرفتن هدیه گران قیمت تری از طرف مقابل.
کاسه “چه باید بکنم؟” دست در دست
سردرگمی و تردید، برای یافتن راه حل با هم.
قابلمه داغتر از سوپ است
کسی که نسبت به چیزی بیشتر از صاحب اصلی آن هیجان دارد.
کاسه را هم بزنید
دستکاری در دنیا و زندگی، با شر، فساد، آسیب و تباهی.
کافر گمان می کند که هر فردی دین اوست
آدم اشتباه همه رو مثل خودش میدونه.
پرنده فریاد می زند
فردی بسیار شاد و سرحال.
کبوتر با کبوتر، باز با باز
همه باید با همسالان خود معاشرت کنند، ارتباط برقرار کنند یا تجارت کنند.
توده مرگ
خوابیدن یا خواب پرخاشگرانه، آشفته و ناراحت کننده.
یک کت به من بده، یک کلاه بده، یک پرستو و نیم بده
شخصی که به دیگری خدمت کرد و به دیگری نیکی کرد و گرفتار تهمت و توقعات ناروا شد.
کجا دلپذیر است، آنجا که دل شاد می شود
هر جا که دل و جان آدم شاد و با طراوت باشد، آنجا بهترین جاست.
پیچ خورده و مسری
ملاحظه، بردباری و احتیاط.
کربلا رفتنت بهانه بود/ کربلا وسط خانه بود
خدا را در همه جا می توان یافت و مراقب او بود.
خواندن کور
لاف بزنید، مطالبه کنید و خود را به عنوان فردی خاص معرفی کنید.
کرم از درخت
این تقصیر شخص است که باعث ایجاد مشکلات یا ناراحتی می شود.
کرم کار است
کسی که در کاری متخصص است و مهارت و دانش زیادی دارد.
هیچکس جز ناخن هایم پشتم را گاز نمی گیرد
برای انجام کارها به جز خودتان نباید به دیگران وابسته باشید، زیرا هیچ کس کمک نخواهد کرد (یا نمی تواند).
کی به ما نیامد کلاغ. پاره شده بود!
او فاقد شخصیت و فاقد اعتبار است و به دنبال اشتباه و پرسش و پاسخ از رئیس جمهور و بالاتر از خودش است.
تنها کسی که نمی داند خواجه حافظ شیرازی است
موضوعی که همه می دانند.
کشتی ها غرش کردند
به کسی گفته می شود که غمگین است.
کشک چیست، پشم چیست؟
انکار موضوع و انحراف و رد اصل امر.
کف دستم را بو نکردم
نه می دانستم و نه غیب را می دانستم.
درخت نخل بدون مو قابل برداشت نیست
شما نمی توانید چیزی یا پولی را که وجود ندارد بخواهید و همچنین نمی توانید از فقرای مادی یا معنوی چیزی انتظار داشته باشید یا دریافت کنید. انتظار و تماشای بیهوده.
ایجاد کف در دهان
دزدی کردن پنهانی گرفتن چیزی برای کشف (به معنای کف زدن که نوعی دزدی است).
برانگیختن ناباوری کسی
کسی را عصبانی کنید
کفش های کسی را جفت کنید
استجابت و عذر خواهی برای کسی و اخراج او. در برخی موارد، وقتی مهمان می رفت، کفش ها را جفت می کردند.
ملاقه را به ته کاسه بریزید
غرق شدن، تمام شدن پول و سرمایه و دست خالی ماندن و چیزی روی میز.
کک داخل تنه افتاده است
احساس ترس و وحشت.
کک ها گاز نمی گیرند
او از چیزی پریشان و متاثر نمی شود، بی خیال و بی خیال است.
کلاغ آمد تا راه رفتن را در کبک بیاموزد و راه رفتن را نیز یاد گرفت
تقلید و تقلید از دیگران و جعل هویت موجب ضرر و گمراهی است.
سیم پیچ اختلاط
که سرگردان است و نداند چه کند و یا امر و عمل به هم خورده است.
اگه دکتر بودی خودتو درمان میکردی
به شخصی که نمی تواند مشکل خود را به تنهایی حل کند و به دیگری جهت می دهد تا مشکل او را حل کند.
کلاه خود را قضاوت کنید
حرف یا عملی را پیش خود می سنجید و می سنجید و با خود به ارزیابی و بهره برداری می روید.
سر کسی کلاه بگذار
فریب دادن و فراموش کردن کسی و از دست دادن او.
کلاه او بسیار مراقب است
کسی که در چیزی از دیگران عقب است.
کلاهش پشم ندارد
او شوق و هیبت نمی داد.
همین امر در مورد شما نیز صدق می کند
ما با هم اختلاف نظر داریم، دعوا می کنیم، ناراحت می شویم و از هم ناراحت می شویم.
چاق گفتن
مسخره کردن کسی، سخن گفتن بی ادبانه و تمسخر آمیز.
کسی که خاک می اندازد سنگ پاداش می گیرد
با شر و ظلم باید بدتر و سرکوبگرانه تر برخورد کرد. پاسخ متقابل به مثال
سرش باد می آید
قد بلند، تک دندانی است، بلند صحبت می کند و افکار خطرناکی در سر دارد.
سرش بوی سبزی سیاه می دهد
کسى که به کارها و اعمال خطرناک و آزاردهنده اى که از توان او خارج است، مى پردازد.
کم بخور، همیشه بخور
کاهش خوردن به دو دلیل است: یکی رضایت، دیگری تامین سلامت و هر دو منجر به خوردن مداوم و مستمر می شود.
کمیت ضعیف است
وضعیت مالی او خوب نیست و زندگی سختی دارد.
کنگر فرنگی به خوبی تثبیت شده است
فرد مدت زیادی در مکانی می ماند و نمی خواهد آنجا را ترک کند.
کوتاه کردن
عدم پیگیری نامه یا رویه، ترک آن، تصمیم گیری در مورد مورد یا موضوعی که ادامه آن مناسب نیست، پیگیری نکردن پرونده یا پیام، رد شدن از آن و راضی بودن به پایان کار.
یک نابینا از خدا چه می خواهد؟ دیدن چشم
در پاسخ به یک پیشنهاد مطلوب و مورد نظر یا زمانی که موقعیت مناسب و مطلوبی پیش می آید گفته می شود.
نابینا بصیرت مردم است
فردی که عیب های خود را نمی بیند، اما مدام از دیگران انتقاد می کند.
نابینا می بیند که چوب او مال یک کور دیگر است
مریض از مریض دیگری مراقبت می کند و یا عاجز و مضطر از ناراحتی دیگری مراقبت می کند و به او کمک می کند.
کوزه از کوزه شکسته می نوشد
معمولاً فردی که هنر و حرفه ای دارد از آن بهره ای نمی برد و در استفاده از هنر خود تنبلی می کند.
کوه به کوه نمی رسد، مردم به مردم می رسند
دنیا با همه عظمتش به قدری کوچک است که دو نفری که بد کرده اند و دیگری که بد کرده اند بالاخره به هم می رسند و با هم مقابله می کنند و آن که بد کرده به سزای عملش می رسد. اعمالی که شما شرمنده و پشیمان خواهید شد.
از کی تاریکه!
بازاری آشفته، وضعیتی بینظم و بدون مالک، هیچکس برای کسی.
چه کسی این همه راه را خواهد رفت؟
تمسخر کسی که اغراق می کند و بی جهت در توصیف خود یا دیگران خاص است یا بیش از آنچه استحقاقش را می طلبد.
کینه شتر
کینه ای طولانی و فراموش نشدنی.
از اینکه با گروه المثل همراه ما بودید بسیار سپاسگزاریم. لطفا نظرات و پیشنهادات خود را با ما در میان بگذارید.